نامت، پرنده ای ست میان دستانمیخپاره ای بر زبانم.گشودنِ تندِ لب ها.نامت، پنج حرف.گوی آتش.ناقوسِ نقره در دهانم.سنگی فتاده ست در دریاچه خاموشصوتِ نامت.پِلپ پلِپِ نرمِ نعل اسب هاست در شبنامت.نامت بر شقیقه امشلیکِ گوشخراشِ تفنگی پُر.نامتبوسه ی-محال-بر چشمهایم،سردیِ مژِگانِ بسته.نامتبوسه ی برف.قُلپِ آبی رنگِ آبِ چشمه.با نام تو، خواب سنگین می شود. { مارینا تسوِتایِوا } +چه ترحم برانگیزند کسانی که نم,بوسه,محال,چشمهایم ...ادامه مطلب