DogVille

متن مرتبط با «فیلم حال خوب کن» در سایت DogVille نوشته شده است

حرص ِ داشتن ِ همه چیز در کنار هم...

  • ‌ چیزی که می‌خوام بگم یه اتفاق خاص نیست که کسی اونو ندیده باشه ولی شاید با یه نمونه بهتر بشه بهش پرداخت. اون مثال ملموس رو میخوام از فصل اول سریال True Detective بزنم.برای اونهایی که ندیدن خلاصه ماجرا, ...ادامه مطلب

  • توقع داشتن چیزی ناممکن از خویشتن و دیگری...

  • کسانی هستند که به طور جدی، عهد و پیمان دائمی در ازدواج یا مناسبات عاشقانه و روابط عاطفی را بنابر دلائلی امری ناشدنی و در نتیجه امری غیر اخلاقی می دانند‌. استدلال اصلی آنها این است که در تلقی رایج از ا, ...ادامه مطلب

  • به هیچ نگاه می‌کنند...

  • نشسته اند و نگاه و می کنند. هیچ نمی کنند. بیست سی ساله اند. نشسته اند و نگاه می کنند. به چه نگاه می کنند؟ به هیچ نگاه می کنند. به چه گوش می دهند؟ به هیچ گوش می دهند. حرف که می زنند و هیچ نمی کنند،, ...ادامه مطلب

  • حال خوب کن (75)

  • همینو چیکار کنم؟

  • اگر تا به حال وبلاگ نداشته اید شاید از شنیدن این حرف تعجب کنید اما در وبلاگ نویسی دو چیز حتی سخت تر از تولید محتواست: 1.انتخاب عنوان مناسب برای یک نوشته 2.جواب دادن به کامنت ها! برای انتخاب عنوان یک پست وبلاگ نویس ها راه های متفاوتی در پیش میگیرند. بعضی ها چکیده، قسمت برگزیده یا جمله طلایی نوشته را قرار میدهند، عده ای یک تکه شعر مرتبط یا حتی نامرتبط را انتخ, ...ادامه مطلب

  • کلماتش تاریخم را دگرگون می‌کند...

  • مرا به رقص می آورد و به من میشنواند کلماتی که مانندشان کلماتی نیست می‌گیردم از زیر کتف‌هایم و تا نشستِ ابرها مرا به پرواز در می آورد. باران سیاه در چشمانم می‌بارد؛ رگبار، چه رگباری...با خود می‌بردم، می‌بردم تا عصر ایوان‌های پُر گلو من در دستانش کودکی‌ام، پری‌ هستم که نسیم می‌برد. برایم هفت ماه می‌آورد و سبدی از غزلهدیه‌اش خورشید، هدیه‌اش تابستان و گروه پر, ...ادامه مطلب

  • چطور میتونیم به همه ی چیزایی که روح یک زبان رو ایجاد میکنند پی ببریم؟

  • فقط در موارد استثنایی یک زبان خارجی تبدیل به زبان خودمونی یه شخص میشه..ممکنه ما اطلاعات منطقی زیادی درمورد اون زبان داشته باشیم..ما ممکنه بتونیم از اون برای بحث درباره ی پیچیده ترین مشکلاتمون استفاده کنیم.. دامنه ی لغت وسیعی داشته باشیم..ولی مسئله اینجاست چه طور میتونیم به اون چه که عمیقا بین کلمات هجاها و حروف جدا پنهان شده برسیم؟چطور میتونیم میراث فرهنگی اون زبان رو کشف کنیم؟ چطور میتونیم ارتباطش رو با تاریخ، سیاست، فرهنگ و زندگی روزمره پیدا کنیم...چطور میتونیم به همه ی چیزایی که روح یک زبان رو ایجاد میکنند پی ببریم؟ معانی فرازبانی  یا حتی ابعاد ماوراءالطبیعه اش رو؟طبق نظر الیوت، شعرغیرقابل ترجمه است... ولی آیا لزوماً حق با الیوته؟ یک مترجم رو تصور کنید که میتونه همه ی علم و اطلاعات ممکن که  درباره ی کلمات یا یک زبان وجود داره جمع کنه...مترجمی که حافظه ای نامحدود داره و میتونه ازش در هر زمانی استفاده کنه..یه کامپیوتر میتونه چنین چیزی باشه. به این وسیله فکر کنید به نظر میاد که فقط دو رقم رو تشخیص میده. صفر و یک. ولی در واقع نه تنها به چیزی که داره میشه گفت هوش..بلکه میشه اون رو صاحب یه جور هوشیاری دونست. اون گزینش ( یعنی انتخاب) میکنه...به نظر میاد یک کامپیوتر که درست برنامه ریزی شده باشه میتونه سلیقه ی خودش رو داشته باشه...ترجیحات زیبایی شناختی ..و حتی شخصیت... , ...ادامه مطلب

  • من چگونه خویش را صدا کنم؟

  • دردهای من جامه نیستندتا ز تن در آورم چامه و چکامه نیستندتا به رشته‌ی سخن درآورمنعره نیستندتا ز نای جان بر آورمدردهای من نگفتنیدردهای من نهفتنی استدردهای منگرچه مثل دردهای مردم زمانه نیستدرد مردم زمانه استمردمی که چین پوستینشانمردمی که رنگ روی آستینشانمردمی که نام‌هایشانجلد کهنه‌ی شناسنامه‌هایشاندرد می‌کندمن ولی تمام استخوان بودنملحظه‌های ساده‌ی سرودنمدرد می‌کندانحنای روح منشانه‌های خسته‌ی غرور منتکیه‌گاه بی‌پناهی دلم شکسته استکتف گریه‌های بی‌بهانه‌امبازوان حس شاعرانه‌امزخم خورده استدردهای پوستی کجا؟درد دوستی کجا؟این سماجت عجیبپافشاری شگفت دردهاستدردهای آشنادردهای بومی غریبدردهای خانگیدردهای کهنه‌ی لجوجاولین قلمحرف حرف درد رادر دلم نوشته است دست سرنوشتخون درد را با گلم سرشته است پس چگونه سرنوشت ناگزیر خویش را رها کنم؟دردرنگ و بوی غنچه‌ی دل استپس چگونه منرنگ و بوی غنچه را ز برگ‌های تو به توی آن جدا کنم؟دفتر مرادست درد می‌زند ورقشعر تازه‌ی مرادرد گفته استدرد هم شنفته استپس در این میانه مناز چه حرف می‌زنم؟درد، حرف نیستدرد، نام دیگر من استمن چگونه خویش را صدا کنم؟                                                                                { قیصر امین پور } +{ هایده و ویگن- همخونه }, ...ادامه مطلب

  • اگر روی اصول خودت پافشاری کنی..

  • دستم را در جیبم فرو بردم و دسته های اسکناس را لمس کردم. بعد از تمام آن منبرهایی که درباره ی دوری از جرم و جنایت رفته بودم چطور میتوانستم چنین کاری بکنم؟ این کار دو رویی نبود؟ حالا اگر دورویی هم بود چه؟ دورو بودن خیلی وحشتناک است؟ دورویی نشانه انعطاف شخصیت نیست؟ اگر روی اصول خودت پافشاری کنی تبدیل نمیشوی به آدمی خشک با ذهنی بسته؟ بله، من اصول دارم، ولی خب که چه؟ یعنی نباید تا آخر عمر هیچ انعطافی از خودم نشان دهم؟ من اصولم را ناخودآگاه انتخاب کردم تا سلوکم را راهبری کنند، ولی آدم نمیتواند ذهن خودآگاهش را وادار کند که بر ناخودآگاهش فایق بیاید؟ اصلا این وسط رئیس کیست؟ میتوانم به خود جوانم اعتماد کنم که یک سری معیار را تا آخر عمر به من دیکته کند؟ این احتمال وجود ندارد که درباره ی همه چیز اشتباه ,پافشاری ...ادامه مطلب

  • و این سرنوشت فرد را تعیین میکند...

  • [مقدمه: 1- آمیزش اجتماعی] توجه روانپزشکی اجتماعی به این است که در جریان عادی رشد، از وقتی که نوزاد از مادرش جدا میشود چه اتفاقی می افتد. تمام آنچه را که تا پیش از این بیان شد میتوان تنها در یک عبارت مصطلح خلاصه کرد: "اگر نوازش نشوی، روانت نابود میشود!" بنابراین بعد از آن که دوران صمیمیت دامان مادر به پایان رسید، فرد در بقیه عمر هر روز با این معما رو به رو میشود که دست تقدیر چه شاخی سر راهش سبز خواهد کرد. یک شاخ عبارت است از نیروهای اجتماعی و روانشناختی و زیستی که مدام سد ادامه صمیمیت جسمانی به سبک دوران نوزادی میشود و شاخ دیگر تلاش مداوم اوست برای کسب مجدد آن صمیمیت. در بسیاری از موارد فرد سازگاری نشان میدهد و یادمیگیرد تا با کمترین نوازش، حتی از نوع نمادین آن خود را راضی کند، تا جایی که, ...ادامه مطلب

  • حال خوب کن (72)

  • حال خوب کن (71)

  • +{Opening - The Merry-Go-Round of Life}, ...ادامه مطلب

  • اگه میتونستی فرار کنی کجا میرفتی؟

  • ,میتونستی,میرفتی؟ ...ادامه مطلب

  • حال خوب کن(70)

  • کناره گیری

  • از کسانی که تنهایی تان را میگیرند اما همراه تان نمیشوند دوری کنید. , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها